Blow-Up؛ داستان به روایت تصویر

فیلم Blow-Up اولین فیلم از سه فیلمی بود که میکل آنجلو آنتونیونی در خارج از ایتالیا ساخت و موفق ترین فیلم در زندگی حرفه ای این کارگردان بود. این فیلم برنده نخل طلای کن در سال 1967 شد و بسیاری از منتقدان آن را به ‌عنوان تغییری تازه در سبک کارگردانی می‌دانستند.

فیلم بعدی آنتونیونی، نقطه زابریسکی (1970) بود که بسیاری از منتقدان را ناامید کرد. مسافر (1975)، آخرین فیلم با بازی جک نیکلسون و ماریا اشنایدر، تا حدی شهرت او را جبران کرد. اما نه این فیلم و نه هیچ یک از فیلم‌های دیگر او تاثیر یا جذابیت فیلم Blow-Up را نداشتند.

زمینه فیلم Blow-Up

پروژه اولیه فیلمی درباره یک عکاس لندنی در واقع از پونتی شروع شد. او در سال 1964 مقاله‌ای در مجله‌ای از فرانسیس ویندهام درباره سه عکاس جدید لندنی با منشأ طبقه کارگر خواند و ایده فیلمی را مطرح کرد که در آن دیوید بیلی بازی کند. همانطور که تیتراژ ابتدایی Blow-Up به ما می گوید، از داستان کوتاهی از نویسنده آرژانتینی خولیو کورتازار الهام گرفته شد.

کورتازار «Las babas del diablo» در یک مجموعه اسپانیایی زبان در سال 1959 منتشر شد. آنتونیونی آن را در سال 1965 با ترجمه ایتالیایی خواند. این داستان درباره روبرتو میشل، مترجم حرفه‌ای ساکن پاریس است که روز یکشنبه با دوربین خود به پیاده‌روی می‌رود. او از پسر نوجوانی که فریفته زنی مسن‌تر در ساحل رود سن شده است عکس می‌گیرد.

زن متوجه میشل می‌شود و از او می‌خواهد که در پی فیلمبرداری که انجام داد رول فیلم را به او بدهد. اما میشل قبول نمی‌کند. او راضی است که مداخله او باعث نجات پسر بچه شده است که فرار می کند. با این حال، بعداً، پس از بزرگ‌نمایی یکی از عکس‌ها و چسباندن آن به دیوار، میشل متوجه می‌شود که پسر با نگرانی به فردی خارج از کادر نگاه می‌کند. مردی که او در ابتدا نقشش را درک نکرده بود.

روایت فیلم Blow-up

آنتونیونی اکشن را از پاریس به لندن منتقل کرد، جایی که یک عکاس حرفه اییک زن جوان و یک مرد مسن تر  را در یک پارک می‌بیند و به طور مخفیانه از آن‌ها عکس می‌گیرد. از شخصیت‌های اصلی فیلم هرگز نامی برده نمی‌شود.

عکاس آنتونیونی از دوربین خود صرفاً برای ثبت تصاویر استفاده می‌کند. صحنه مقابل او، عکس گرفتن زوج از زوایای مختلف در محوطه پارک بود. زمانی که شخصیت اصلی برای ناهار به مامور خود می‌پیوندد، از صحنه‌ بسیار آرامی که به تازگی از آن عکس گرفته است می‌گوید که می‌تواند پایانی عالی برای آلبوم عکس‌اش باشد. بعداً هنگامی که جزئیات را بین عکس‌ها بزرگ می‌کند و به هم متصل می‌کند، جزئیات بسیار کوچک یا پنهان معنایی برای صحنه می‌سازند. چیزی که او مانند یک کارآگاه یا پزشکی قانونی با خط کش و ذره بین می سازد، یک قتل است.

فیلم blow-up

روایت در روایت فیلم Blow-up

برخلاف داستان کورتازار که مشاهده یک عکس بزرگ ‌شده توسط میشل در پایان اتفاق می‌افتد و حاوی نوعی ظهور نهایی است. دو سکانس پردازش و بررسی عکس‌ها مرکز ساختاری Blow-Up هستند. آنتونیونی نسخه اولیه فیلم را برای نویسنده ایتالو کالوینو فرستاده بود و او را به همکاری در فیلمنامه دعوت کرد.

کالوینو نپذیرفت. اما او آنتونیونی را در نامه‌ای تشویق کرد تا بخش مربوط به کشف جنایت را از طریق عکس‌ها گسترش دهد تا «حس جستجوی یک راز را ایجاد کند». در واقع، در یک سکانس‌ یازده دقیقه‌ای حس جستجوی یک راز تنها با موسیقی بدون دیالوگ و حتی تماس تلفنی کوتاه به وجود می‌آید.  بررسی عکس ها هم برای عکاس و هم برای ما مخاطبان کاملاً جذاب می‌شود. پس از اولین سکانس بزرگ‌نمایی، عکاس معتقد است حضور او در پارک مانع از یک قتل شده است. اما پس از سکانس دوم متوجه می‌شود این کشف باعث تغییر در داستان و همچنین در شخصیت می‌شود و او را از تعادل خارج می‌کند.

پایان فیلم Blow-up

با این حال Blow-Up یک راز قتل متعارف نیست. هرگز هویت یا انگیزه قاتل را فاش نمی‌کند. جسد قربانی که عکاس هنگام بازگشت به پارک در شب می‌بیند و لمس می‌کند صبح روز بعد ناپدید شد. تقریباً تمام شواهد عکاسی او نیز در همان شب، زمانی که استودیوی او غارت شد، حذف شد. به جای ارائه راه حلی برای معما، فیلم به جای دیگری می رود: به سمت یک بازی تقلیدی تنیس در پارک، با دوربینی که توپی نامرئی را دنبال می‌کند اما فقط چمن را نشان می‌دهد. در پایان فقط علف را می‌بینیم. مطالب سینمایی را در سایت پوفیلمو دنبال کنید.

درباره‌ی horie

همچنین ببینید

فیلم برادران لیلا

معرفی و بررسی فیلم سینمایی برادران لیلا در سایت پوفیلمو

فیلم برادران لیلا داستان فرو افتادن خانواده‌ای آسوده‌خاطر را روایت می‌کند. در این خانواده‌ی رو …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *