سریال Physical که توسط Apple Tv+ در سال 2021 ساخته شده است درباره زن خانهداری است که از درون به پوچی رسیده است. او برای فرار از این احساس قصد دارد با ورزش ایروبیک مسیر جدیدی را در زندگی پیش بگیرد.
داستان فیلم در سال 1981 اتفاق میافتد. شخصیت اصلی فیلم، شیلا، زنی دوستداشتنی است که توسط همسر و آدمهای اطرافش تحسین میشود. ما در این فیلم بخش تاریک و پنهان وجود شیلا را میبینیم. او مدام در حال دست و پنجه نرم کردن با احساسات درونی خود و افکار منفیاش است.
مسئله این است که درون و بیرون او در واقعیت با هم تناقض دارند، مثلا رفتار او با دیگران در بیرون، متفاوت از احساسات او در درون خود نسبت به آنها است.
این شخصیت برخلاف ظاهر خوبی که دارد از خشونت و بعدی تاریک در درون رنج میبرد. اما شیلا به دنبال حل این مشکل میرود.
کاراکترهای سریال Physical
مسئله اصلی سریال در حالتی کلی، کاراکتر زنان است؛ کارگردان ما را به احساست درونی آنها نزدیک میکند تا واقعیت زندگی آنها را ببینیم. بحران میانسالی از مسائل جدی خانمها در این سریال است؛ احساس پوچی که در فیلم شاهد آن هستیم، حساسیت به ظاهر، درگیری در ارتباط با همسر. همه این موارد را در شخصیتهای زن سریال میبینیم که روش مواجه هرکدام از آنها نیز متفاوت است.
در اینجا تقریبا همهی این موارد را در شخصیت اصلی و سایر زنهای حاضر مشاهده میکنیم و میبینیم که چگونه با آن روبرو میشوند. این کاراکترها رابطه واضحی با همسرانشان ندارند؛ در واقع روابط غیر استانداردی که باید اصلاح شوند.
حتی در ارتباط با یکدیگر علاوه بر غیر صمیمی بودن، بی میل و ساختگی نیز هستند. آنها در مواجهه با هم مدام در حال نقش بازی کردن هستند حتی حرفهایشان در مقابل هم، با واقعیت زندگیشان در تناقض است. خودسانسوری در اینجا نیز نفوذ دارد.
زنان علاوه بر استقلال نداشتن از عزت نفس پایینی نیز برخوردارند. اما شیلا شخصیتی است که از نقش خود خارج میشود؛ هرچند گاهی به شک میافتد. اما او با تغییر برای خود ارزش میآفریند. چیزی که همه آنها در زندگیهایشان به آن نیاز دارند گفتمان است که میتواند نجاتشان دهد.
دید روانشناختی سریال Physical
شیلا حساسیتاش را نسبت به عوامل بیرونی، با پرخوری و بالاآوردن بروز میدهد. در واقع عصبانیت درون او هیچگاه نمود بیرونی ندارد بجز در این دو مورد. زن با بروز ندادن عصبانیتش به جسماش آسیب میرساند. شیلا به خودکم بینی دچار است؛ احساس پوچیای که از عدم عزت نفس میآید. این خودکم بینی او را در درون خودش گیر انداخته است. از طرفی در صحنه برخوردها و سوء برداشتهای زندگی، خشونت او از اطرافیانش در واقعیت از یک علت حقیقی معلول نمیشود.
او بخاطر عدم احساس ارزشمندی ذاتی در درون خود دچار یک خشم غیرواقعی نسبت به دیگران شده کمااینکه آن آدمها را دوست دارد. شخصیت اصلی سریال Physical مدام در حال دیالوگکردن با دیگران در ذهن خودش است. با این زمینهها نیازهای او دیده میشوند؛ نیاز به احساس قدرت و کنترل.
او با داشتن قدرت درونی میتواند یکی از بزرگترین ضعفهایش را کنترل کند، در واقع افکار منفی درونش را. در سکانسهای مختلف سریال Physical میبینیم که او با نداشتن احساس قدرت و ارزشمندی درونی، نمیتواند ناراحتیها و خواستههایش را بیان کند. حتی در تصمیمگیریها نیز قطعیت و جدیت لازم را ندارد. همین مسئله او را بهعنوان فردی دورو و دروغگو مینمایاند.
معنابخشی به زندگی
به هرحال در جهانی زندگی میکنیم که هر مشکلی راهحلی دارد؛ برای احساس ارزشمندی نیز راههای متفاوتی هست که فرد را نسبت بهخودش مقید میکند و عزت نفس او را زنده میگرداند. اما این سریال، برای کاراکتر شیلا هدف داشتن را مطرح کرده است یا به نوعی او باید رسالتش را در زندگی پیدا کند.
شیلا با قرار گرفتن در این مسیر، در تمام مدتی که به این فعالیت میپردازد احساس ارزشمندی را که به آن نیاز دارد احساس میکند. او در پی دستیابی به هدف و خواسته خود، از کلنجار ذهنی با دیگران دست میکشد. زیرا با بدست آوردن عزت نفس خود، در مواجه با افکار و دیدگاه دیگران هراسی ندارد و میتواند خود را بروز دهد. بدین صورت دیگر به تخریب و ایرادگرفتن از دیگران در ذهن خویش نمیپردازد و دیدگاهش نیز سمت و سوی مثبت پیدا میکند.
فشارهای روانی در سریال
در انتهای سریال Physical متوجه میشویم که بخشی از خشونت درون شیلا بخاطر قطع ارتباط او با خانوادهاش یا حتی نوع ارتباط آنها بوده است. ارتباط شیلا با خانوادهاش زمانی قطع شد که با عدم باورپذیری و حمایت آنها مواجه شد. زیرا او توسط یکی از همکاران پدرش که در خانهشان بود مورد آزار قرار میگیرد. این آزار با آسیبهایی جدی به شیلا همراه بود. او با درمیان گذاشتن این اتفاق با خانواده، با عدم باورپذیری آنها مواجه گشت. میتوان گفت افکار و احساسات منفی شیلا با اینحادثه آغاز شده است.
دنی، همسر شیلا بشدت به تأیید او نیاز دارد. زمانی که او از کارش، تدریس، اخراج میشود تصمیم میگیرد که در انتخابات شرکت کند. تا بدین صورت بتواند خود را نشان بدهد و قدرتش را بازیابد. کار تدریس و شرکت در انتخابات برای دنی از معنادار است و او با آنها خود را ارزشمند میبیند. گاهی هم آنقدر با کارش درگیر است که توجهی به فرزندش ندارد یا مثلا در مسئله انتخابات از شیلا به عنوان یک ابزار برای تأییدکردن یا تز دادن استفاده میکند.
شیلا بدنبال فعالیتش احساس ارزشمند بودن و توانمندی را در درون خود احساس میکند. دیگر پرخوری برخاسته از خشونت و افکار پریشان مزاحم او نمیشوند. او با کسب درآمد عزت نفسش را بازمییابد. بانی و تایلر نیز در این راه به او کمکهای بسیاری کردهاند.
دنی از پنهان کاری شیلا سر درمیآورد؛ در ادامه شیلا به این نتیجه میرسد که گویا کارش ارزشمند نبوده و بر آن میشود تا از کارش دست بکشد. در این نقطه به آغاز داستان بازمیگردیم؛ انگار همچنان خودکم بینی بر او تسلط دارد که کار دیگران را مهم میپندارد و آنها را ارزشمندتر مییابد. اما نه، تنها یک تلنگر کافی است تا شیلا به خودش برگردد.
بعد جامعه شناختی سریال Physical
موضوع انتخابات نیز در این فیلم پررنگ است؛ با اینکه شیلا در این روند تاثیر بسیاری دارد اهمیت آن نه به اندازه بحران شیلا اما کمتر از آن هم نیست. آماده سازی فیلمهای تبلیغاتی کم از تهیه یک فیلم سینمایی ندارد؛ فیلمبرداری و محتوای این تبلیغات با واقعیت زندگی دنی وجه تناسبی ندارد.
او برای پیشتاز بودن در سیاست باید خودسانسوری کند و در واقع بعد غیرواقعی از خودش را به مردم بنمایاند. ساخت یک ویدیوی تبلیغاتی در سریال Physical به این مسئله میپردازد. چرا فردی که در بستر سیاست به این کار میپردازد دچار بحران نمیشود یا میشود و ما خبر نداریم؟ وانمود غیرارادی آن چه میتواند باشد؟ دنی نشانگر انسانهای با دغدغه اما ضعیف است. او به کارش که تدریس تاریخ باشد علاقمند است اما با اخراج به آن سویی میرود تا با نامزدشدن در انتخابات خودش تاریخ را رقم بزند.
شیلا با ایجاد و انتخاب منطقه امن؛ ابتدا در درون خود و سپس در بیرون از مکانی که همیشه وقت میگذراند به دنیال ایجاد امنیت روانی برای خود است. او در زیرزمین خانهاش به دور از چشم دیگران و حتی به صورت مخفیانه به ایروبیک میپردازد.
شیلا با فاصله گرفتن از منطقه امن همیشگیاش در پی ایجاد یک منطقه امن سالم برای خود است، البته که انجام این کار از نظر روانی در ابتدا سخت بنظر میرسد. او با این تغییر، خود واقعیاش را به نمایش میگذارد و حتی هراس از قضاوت دیگران را نیز کنار میگذارد.
نکات سریال فیزیکال
پردازش نور در خانه شیلا و دنی عمق ارتباط آنها را نشان میدهد. نورهای زرد در بخشهای مختلف خانه دیده میشود که البته در بعضی نقاط نیز به تاریکی میزند. نور در این سکانسها نشان از مخفی کاریها دارد. پنهانکاری به کمرنگ شدن رابطه آنها کمک کرده است. دروغها و پنهانکاری شیلا و خیانت دنی در قسمت پایانی نیز دلیل بر این مدعا هستند.
شخصیتها با نقصانهای واقعی ظاهری نشان داده میشوند. سریال با تصویری از نمای نزدیک بر صورت زن آغاز میشود. رنگ رفتگی پوست، چین چروک. یکی از کاراکترها نیز با اضافه وزن همراه با نارضایتی از خود نمایانده میشود. اما وجود شیلا در فیلم مهر تاییدی بر وجود یک شخصیت واقعی است که بدنبال تغییر در روند زندگیاش است.
پایان
نکتهای که در سریال فراموش شده؛ اینکه آنها دختری به نام مایا دارند که هیچ کدامشان بغیر از مسائل عادی روتین، توجه چندانی به او نمیکنند. در واقع دو فرد نابالغ پدر و مادر شدهاند؛ زیرا مسائل تاثیرگذاری چون هدف را برای خود در زندگی حل نکردهاند.
این سریال؛ یک سریال رئال معمولی با شخصیتهایی معمولی است که ممکن است هر روز ببینیمشان اما پی به درونشان نبرده باشیم. اما واقع بینی کارگردان در این کادر از نکات مثبت این سریال است. زنها محور اصلی سریال Physical هستند؛ مردمی عادی و روزمره در سطحهای مختلف اجتماعی. فصل اول این سریال شامل 9 قسمت است که از Apple Tv+ پخش شده است. معرفی لیستی از سریالهای عاشقانه خارجی.