عصر یخبندان که در سال 2002 ساخته شد. ماجراهای کارتونی گروهی از حیوانات متفاوت، یک ماموت، یک تنبل و شخصیتهای رنگارنگ را در طول دوران ماقبل تاریخ زمین دنبال میکند.
از آن زمان، Blu sky دنبالههای عصر یخبندان را ساخته است و به ادامه ماجراجوییهای گروه ماقبل تاریخ با نامهای فرعی The Meltdown در سال 2006، طلوع دایناسورها در سال 2009، Continental Drift در سال 2012 و Collison Course پرداخته است. هر قسمت متوالی، علیرغم داشتن نقدهای متفاوت، موفقیت بزرگی در باکس آفیس جهانی کسب کردهاند. همچنان که Blu sky را به پیشبرد بیشتر فرنچایزهای عصر یخبندان سوق میدهد؛ البته اکثراً دیدند که سریال در حال از دست دادن برتری خود است.
با خرید استودیو دیزنی از فاکس قرن بیستم در سال 2019، ایده ادامه عصر یخبندان در هالهای از ابهام فرو رفت. با این حال بلافاصله پس از آن، اعلام شد که دیزنی تصمیم دارد انیمیشن Blu sky را برای همیشه ببندد و کنترل انیمیشن عصر یخبندان را به شخص دیگری واگذار کند.
اکنون، گروه عصر یخبندان بهعنوان باردل اینترتینمنت بازمیگردند (استودیوی والت دیزنی). کارگردان جان سی. دانکین قسمت اسپینآف / شبه دنبالهای را در مجموعه The Ice Age Adventures of Buck Wild ارائه میدهد.
پیشینه عصر یخبندان
20 سال از زمانی که «عصر یخبندان» به یکی از محبوبترین کارتونها تبدیل شد، میگذرد. زیرا یک ماموت پشمالو، یک تنبل دهان بلند و یک ببر دنداندار یک نوزاد انسان را به خانه همراهی میکنند.
یک بار دیگر در عصر یخبندان پارینه سنگی اتفاق میافتد، این غوغا به فرار برادران پوسوم کراش و ادی منجر میشود. آنها در حال تصمیمگیری برای یافتن مکانی برای خود هستند. در کمال تعجب، آنها دوباره به دنیای گمشده زیرزمینی دایناسورها که در زیر یخ پنهان شده، می افتند و در آنجا با راسوی ماجراجوی یک چشم، باک وایلد، متحد میشوند. همچنین آنها با اورسون، پروتوسراتوپهای شیطانی، روبرو شوند.
سکانس آغازین عصر یخبندان، هیروگلیفها را ترسیم میکند تا به ما یادآوری کند که چه اتفاقی افتاده است. «باک وایلد» آخرین قسمت پس از «عصر یخبندان: مسیر برخورد» (2016) است.
«عصر یخبندان: رانش قارهای» (2012)، «عصر یخبندان: طلوع دایناسورها» (2009)، «عصر یخبندان: ذوب شدن» (2006)، «عصر یخبندان» (2002).
این سفر برای بچههای کوچک هیجانی و ماجراجو است، اما بزرگسالان ممکن است شروع به چرت زدن کنند.
داستان عصر یخبندان 6
کراش (وینسنت تانگ) و ادی (آرون هریس) دو برادر بازیگوش هستند با خواهرشان، الی (دومینیک جنینگز). برادران خواهان “استقلال” خود هستند که یک شب در تلاش برای شکار و باز کردن راه خود در جهان، پنهانی فرار میکنند. چیزی که این زوج پیدا کردند بازگشت به دنیای گمشده است. آنها خیلی زود با باک ماجراجو (سایمون پگ) دوباره متحد می شوند. باک از زمان فروپاشی تیم قهرمانان فوق العاده خود به دنبال ایجاد هماهنگی بین مردم محلی برای حفظ نظم در سرزمین تلاش می کند.
در ادامه در محفظه آبیاری مشکلی ایجاد میشود؛ یک تری سراتوپ به نام اورسون (اوتکارش آمبودکار) به دنیای گمشده بازمیگردد و ارتشی از سرعتگیرها را با خود میآورد تا ادعای تسلط بر مسیرهای زیرزمینی را داشته باشد.
الی با درک گم شدن کراش و ادی، به همراه همسرش مانی (شان کنین الیاس ریس)، دیگو (اسلایلر استون) و سید (جیک گرین) به دنبال یافتن اعضای پوسوم، با مشکلاتی مواجه میشوند. به همین ترتیب، باک تلاش میکند راهی برای متوقف کردن نقشههای اورسون بیابد و همزمان دو پوسوم را نیز مدیریت کند.
این ادامه خوب یا بد؟
زندگی در عصر یخبندان؛ ذوب شدن آن، نبرد با دایناسورها، کاوش در تغییرات قاره، و جلوگیری از سقوط یک شهاب سنگ را بدنبال دارد. بنابراین، به راحتی میتوان گفت که این فرنچایز فرسودگی خود را نشان میدهد. متأسفانه، با موفقیت هر قسمت عصر یخبندان در گیشه، انیمیشن Blue sky با راهها و روشهایی تلاش کرده برای برای حضور در بازار فیلم انیمیشنهای بلند، دنبالههای عصر یخبندان را هر چند وقت یکبار تمدید کند.
ماجراجویی انیمیشن مانی، سید و دیگو باید پس از طلوع دایناسورها به پایان میرسید. هنوز چیزهای زیادی در مورد فیلم های عصر یخبندان وجود دارد، به خصوص صداپیشگی و همچنین ماجراهای ناگوار پراکنده Scrat. با این حال بنظر میرسد که جذابیت اصلی این فیلمها از میان رفته است و با انتشار اخباری مبنی بر بسته شدن انیمیشن Blue Sky پس از خرید فاکس قرن بیستم توسط دیزنی، این فرانچایز تمام شده است.
کارگردانی انیمیشن
فیلم The Ice Age Adventures of Buck Wild به کارگردانی John C. Donkin است که اولین کارگردانی خود را با این تصویر انجام میدهد. با سابقه ای که با چندین پروژه عصر یخبندان (به عنوان تهیه کننده) آشناست، به نظر میرسد دانکین تا حدودی گزینه مناسبی برای هدایت فیلمی مانند این بود. دانکین با ارائه یک داستان جانبی، موفق میشود ماجرایی در نیمه راه بسازد که در عین اینکه بهسختی مدیریت میشود، میتواند به راحتی هضم شود و برای همه سنین نیز قابل درک است.
اینکه فیلم به دنیای گمشده باز میگردد و از شخصیت باک بیشتر به عنوان یک شخصیت فرعی بزرگ در فیلم استفاده میکند، جالب است. باک از شخصیتهای موردعلاقه عصر یخبندان است و دیدن دوباره او در این فیلم فوق العاده است. کراش و ادی نیز در نهایت شانسی برای درخشش بیشتر بدست آوردند.
موسیقی فیلم که توسط باتو سنر ساخته شده، نسبتاً خوب به نظر میرسد. موسیقی فیلم توانسته در صحنههای خاصی احساسات، خنده و موارد مشابه را برانگیزاند.
مشکلات فنی انیمیشن
متأسفانه عصر یخبندان از یک انیمیشن کامل فاصله زیادی دارد و در نهایت به یکی از ضعیفترین قسمتهای کل فرنچایز عصر یخبندان تبدیل میشود. مشکل فیلم شاید سبک انیمیشن فیلم باشد. بخاطر واگذار شدن استودیو، تهیه این فرنچایز ارزان و منسوخ به نظر میرسد، و همراه با سبکی متزلزل از روان بودن، که موجب شده با ارائه و حرکت شخصیتها (و مناظر) به شیوه ای خیره کننده، فیلم حسی از هم گسیخته داشته باشد.
همه چیز، از شخصیتها گرفته تا پسزمینه، فشرده پردازش شدند که این مسئله با کاهش بودجه باعث میشود باک وایلد انیمیشنی ارزان قیمت باشد که قدیمی به نظر میرسد و از عرضه انیمیشنی با کیفیت امروزی در سال 2022 دور است. بنابراین، واقعاً این سؤال پیش میآید که چرا دیزنی که یک استودیوی متحرک برجسته دارد چرا باید پروژههای جدید عصر یخبندان را به یک شرکت کوچکتر واگذار کند؟
چرا عصر یخبندان 6 بیکیفیت است؟
حتی اگر فراتر از این تصور نگاه کنید، تصاویر کاملاً توسعه نیافته و کم رنگ هستند. شاید این ناشی از بی تجربگی دانکین به عنوان کارگردان باشد، در حالی که فیلم در تلاش برای یافتن تعادل مناسب است. در طول فیلم احساس غمگینی زیادی وجود دارد و به نظر میرسد این به خاطر عدم تجربه دانکین در مدیریت کارگردانی است.
بنابراین، این ویژگی خوب به نظر نمیرسد و به طرز بیرویهای به پیش میرود. علاوه بر این، فیلمنامه فیلم، که توسط جیم هخت، ویلیام شیفرین، و ری دلاورنتیس نوشته شده است، به خوبی مدیریت نشده؛ از جمله داستان به صورت کلی روایت میشود.
البته این نکات در یک فیلم بلند جالب نیست. میتوان گفت که روایت باک وایلد اساساً یک خط داستانی طولانی از یک نوع برنامه تلویزیونی کارتونی اپیزودیک است و میتوان آن را بهراحتی کاهش داد تا زمان استاندارد ۲۲ تا ۲۳ دقیقهای برای هر داستان را برآورد کرد.
علاوه بر این، فیلم دارای مشکلات سرعت بسیار عجیبی است که باعث می شود در مدت زمان نسبتاً کوتاه خود کاملاً خسته کننده باشد و مخاطب را جذب نکند. به نسبت قسمتهای قبل، کمدی فیلم نسبتاً مصنوعی است و کاملا متوسط است، با هدفی که برای مخاطب خردسال و کودکان تهیه شده؛ این جوکها با لحنهای ضعیف واقعاً شدتمند یا خلاقانه نیستند. به طور خلاصه، این اپیزود؛ باک وایلد چندان به یاد ماندنی نیست، حتی از میزان سرگرمکنندگیاش نیز کاسته شده. در واقع پروژهای متوسط که هرگز به جایی نمیرسد و جایگاه تاثیرگذار خود را برای حضور در سری عصر یخبندان از دست میدهد.
کارگردان به دنبال چه بود؟
جان سی. دانکین با اولین فیلم کارگردانی خود در عصر یخبندان 6 یک گام جانبی در مجموعه انیمیشن عصر یخبندان برداشته است. تلاش برای ارائه یک اسپین آف با دو تن از شخصیتهای اصلی. یک سفر احمقانه و در عین حال بیمخاطره از کشف و شیطنتهای دیوانه کننده.
البته پگ و ماچادو در نقش شخصیتهای خود نسبتاً خوب هستند، بسیاری از بازیهای کاراکترها از ابتدای فیلم تا پایان به طرز وحشتناکی اجرا شده و کاملاً کلی روایت میشوند. کارگردانی دانکین، روایتی کم رنگ، بازیهای کمدی DOA، اجرای انیمیشنی قدیمی، جایگزین کردن لحن کمی نوجوانانهتر، حضور استعدادهای صدای متوسط.
عصر یخبندان 6 تلاشهای تقلیدی است که سعی میکند همان نوع داستان/ شخصیتهای پروژههای درخشان را البته بدون خلاقیت در تغییر تکرار کند. با این حال نتوانست موفق ظاهر شود. در حقیقت، این فیلم شبیه یک کارتون صبح شنبه با رندر ضعیف (و ارزان قیمت) از اوایل دهه 2000 است. حتی اگر طرفدار سریال عصر یخبندان هستید یا بچههای خردسال دارید، بهتر است برای انیمیشن، چیز دیگری تماشا کنید.
بازخورد تماشاگران و منتقدان
به طور کلی استقبال ضعیفی از این فیلم از سوی منتقدان و بینندگان به طور یکسان دریافت کرد. در پایان، The Ice Age Adventures of Buck Wild به عنوان یک انیمیشن فوقالعاده بد که واقعاً به جایی نمیرسد و به طور تصادفی پیش میرود. این قسمت ثابت میکند که فرنچایز عصر یخبندان بالاخره باید متوقف شود. برای خواندن مطلب بررسی انیمیشن سگ های نگهبان کلیک کنید.