فیلم شنای پروانه به کارگردانی محمد کارت است. این فیلم توانسته به عنوان پرفروشترین فیلم آنلاین با 4 میلیارد در فروش فیلمهای آنلاین رکورد بشکند.
محمد کارت کار خود را با بازی تئاتر در شیراز آغاز کرد و توانست در فیلمهای کارگردانانی چون داریوش مهرجویی، عبدالرضا کاهانی و رضا درمیشیان بازی کند. پس از آن به ساخت مستند مشغول شد.
فیلم شنای پروانه اولین فیلم بلند اوست که در آن به سیاهی مسائل پایین شهر پرداخته است.
کارگردانی فیلم شنای پروانه
در توضیح پرداخت این موضوع پس از فیلمهای ابد و یک روز و مغزهای کوچک زنگزده؛ مسائلی که در پایین شهر میگذرد برای کارگردانان با سوژگی قابل توجهی همراه بوده که فروش بالایی را برای آنان فراهم آورده است.
شنای پروانه یک فیلم اجتماعی است که به مسئله انتقام میپردازد، حجت در پی آن است که عامل بدبختی خانوادهشان را پیدا کند. داستان حول محور غیرت، قتل و انتقام میچرخد؛ پروانه کشته شده، هاشم دربند است و… .
این فیلم توانست در سی و هشتمین جشنواره بین المللی فیلم فجر به عنوان بهترین فیلم از نگاه تماشاگران مورد تقدیر قرار گیرد و همچنین در 14 رشته نامزد دریافت جایزه گردد. امیرآقایی با بازی در این فیلم عنوان بهترین نقش مکمل مرد و طناز طباطبایی عنوان بهترین نقش مکمل زن را به دست آوردند.
طرح فیلم شنای پروانه
پروانه (طناز طباطبایی) به مغازهی صافکاری برادر همسرش حجت (جواد عزتی) میرود و از او میخواهد که جلوی برادرش هاشم (امیر آقایی) را بگیرد. هاشم برای انتقام با متخاصماناش به استخر رفته و مشغول تخریب کردن آن است زیرا فیلمی از شنای پروانه در استخر در اینترنت منتشر شده است. هاشم در راه بازگشت از استخر پروانه را میکشد.
دادگاه هاشم را به اعدام محکوم میکند. حجت و پدرش (نادر شهسواری) برای رضایت نزد پدر پروانه (علیرضا داوودنژاد) میروند. پدر پروانه میگوید تنها در صورتی موافق است که فردی که فیلم را گرفته پیدا شود. پلیس میگوید سیم کارتی که اولین بار این فیلم را پخش کرد متعلق به مردی به نام رضا زارع است که اخیرا از کمپ ترک اعتیاد فرار کرده است.
حجت به همراه مصیب (مهدی حسینی نیا) دوست صمیمی هاشم به دنبال رضا میگردند. اما متوجه میشوند که رضا مرده است.
حجت با راهنمایی هاشم به سراغ افرادی میرود که با هاشم کار میکردند. از جمله اشکان (علی شادمان) که یک کارخانه تولید مشروبات الکلی دارد و شاپور (پانته آ بهرام) که یک کازینو دارد. اما هر دو دخالت در فیلمبرداری را انکار میکنند. روز بعد پلیس تمام افرادی را که حجت به آنها مراجعه کرده بود دستگیر میکند.
روایت از دید حجت
سرسپردگان آنها حجت را به خاطر گزارش آنها به پلیس سرزنش میکنند و به خانه او حمله میکنند. حجت به همراه خواهر همسرش محمد (ایمان صفا) افرادی را در منطقه میرباید و آنها را مورد آزار و اذیت قرار میدهند.
اکبر کنتی (بهروز پناهنده) یکی از ربودهشدگان اعتراف میکند که این خود او بود که به پلیس گزارش داد و به دستور زنی که مدعی بود همسر موقت حجت بود این کار را انجام داد. حجت بر اثر تصادف ساختگی زن (آبان عسگری) را به گاراژ خود میکشد و او را تحت فشار قرار میدهد. زن اعتراف میکند که از پروانه فیلم گرفته و اکبر را به دستور مصیب استخدام کرده است.
حجت مصیب را میرباید که با انگیزه انتقام از هاشم به همه چیز اعتراف میکند. او میگوید چند سال پیش هاشم چند نفر را برای ربودن و تجاوز به مصیب استخدام کرد.
وی همچنین میگوید: دستگیری حجت به جرم قاچاق سهوی و به دنبال آن سقط جنین و نازایی افسانه (مه لقا باقری) همسر حجت از نقشه هاشم بوده است. وی همچنین میگوید که حجت چندین بار برای هاشم و مصیب به صورت غیرعمد متامفتامین قاچاق کرده است.
حجت مقداری پول از مصیب میگیرد تا او را آزاد کند. در عوض سه و نیم کیلو متامفتامین (مقداری که میتواند به دنبال حکم اعدام برای قاچاقچی باشد) تهیه میکند و در آپارتمان مصیب جاسازی میکند و برای دستگیری او با پلیس تماس میگیرد. در آخرین سکانس فیلم شنای پروانه، حجت به خانوادهاش میگوید که نتوانسته پخش کننده فیلم را پیدا کند.
توضیحات درباره شنای پروانه
فیلم از ابتدا مشخص میکند که مخاطب را دنبال چه بدواند، ما در ابتدا متوجه میشویم که حجت نقش اصلی فیلم را به عهده دارد. او مسئول است فیلم را به پایان ببرد. دید مستندساز محمد کارت این کادربندی ساختاری را فراهم آورده است. مخاطب از ابتدای تماشای فیلم بلاتکلیف نیست ( برخلاف بسیاری از فیلمهایی که درگیر عنصر تعلیق هستند) و تمرکز روی روابط و شخصیتها قرار میگیرد.
ما در ابتدای فیلم تنها با تصاویر و بدون دیالوگ میفهمیم موضوع چیست. قبل از شروع فیلم چهره پریشان پروانه که مردم را با نگرانی نظاره میکند نشان دهنده اتفاقی است که حول محور او و گویا گوشیها افتاده است.
پروانه به بچهها در استخر شنا آموزش میداده، فیلم او در استخر پخش میشود، با این اتفاق کابوسهای او و حجت، شخصیت اصلی فیلم آغاز میشود.
مغازهی صافکاری حجت محل مهمترین اتفاقات داستان است. همه تصمیمهای مهم فیلم در این مکان گرفته میشود؛ تصمیم اشتباه بردنِ پروانه نزد هاشم، تصمیم بلایی که بر سر مصیب و هاشم آورد. در ابتدای فیلم حجت از مشتری بیاعصاب سیلی میخورد در نقطهی اوج فیلم هم سیلی میخورد، این نشانهای است که نشان میدهد فیلم در کدام ناحیه از شهر اتفاق افتاده است.
کشته شدن پروانه
بیننده به صورت همزمان با حجت در داستان فیلم شنای پروانه پیش میرود و رازها و اتفاقات را پشت سر میگذارد؛ در ابتدای فیلم حجت با نگاهی تحقیر شده و مستأصل به مشتری عصبانی نگاه میکند و در نقطه اوج فیلم با نگاهی بالا به پایین و از سر قدرت اما باز هم مستأصل به زن (آبان عسگری) مینگرد. فیلم از زاویه دید حجت روایت میشود در واقع محمد کارت توانسته این مهم را در تمام طول فیلم حفظ کند. انتخاب این نوع زاویه دید با وقوع رویدادهای پرکنش باعث غافلگیری مخاطب و جذب او تا پایان فیلم میشود.
مخاطب با فهمیدن اینکه شوهر پروانه کیست و چه شخصیتی دارد، شوکه میشود. هنوز شخصیت هاشم دریافت نشده و دعوای در استخر هم هضم نشده، پروانه کشته میشود.
پایان
«شنای پروانه» اولین کارگردانی محمد کارت در میان شش فیلم برتر منتخب انجمن نویسندگان و منتقدان سینمای انقلاب اسلامی از میان فیلمهای اکران شده در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، رتبه نخست را به خود اختصاص داد. در این فیلم جواد عزتی، طناز طباطبایی، امیر آقایی، آبان عسکری زاده و… به ایفای نقش پرداختهاند. همچنین تهیهکنندگی این اثر با رسول صدر عاملی بوده است.
معرفی فیلم و سریال در سایت پوفیلمو.