استنلی کوبریک در ابتدا عکاسی آماتور بود. پس از چندین سال عکاسی، به سراغ تصاویر متحرک رفت. اولین قطعه خود را با عنوان “روز پرواز” در سال 1950 کارگردانی و تولید کرد. پس از آن، او دو مستند دیگر با عنوان “پدر پرواز” و “دریانوردان” ساخت. سپس شروع کرد به ساختن اولین فیلم سینمایی بلندش با عنوان ترس و هوس.
استنلی کوبریک : “یک فیلم بیشتر باید شبیه موسیقی باشد تا داستان. اینگونه روحیه و احساسات رویت میشوند. موضوع، احساسات، معنا چیزهایی است که بعداً به وجود میآید. ”
موسیقی در فیلمهای کوبریک
در برخی از فیلمهای استنلی کوبریک، موسیقی کلاسیک بخشی از زیبایی شناسی فیلم در فرم است برای مثال فیلم Eyes wide shut. و همیچنین چنین گفت زرتشت نیز توسط موسیقی ریچارد اشتراوس در طول فیلم یک اودیسه فضایی پخش شد. معمولا موسیقی کلاسیک بر فیلمهای او غالب است و برخی معتقدند که موسیقی، داستان را بازگو میکند نه دیالوگ شخصیتها.
پرتقال کوکی نیز به طرز چشمگیری از موسیقی کلاسیک استفاده میکند. تمرکز فیلم بر الکس دلارج؛ یک منحرف که برای تبدیل شدن به یک عضو فعال جامعه به زندان میرود. دولت، الکس را با “درمان لودوویکو” شستشو میدهد که او را مجبورکند جنایات وحشتناک را با سمفونی نهم بتهوون خنثی کند. البته در آخرین صحنه متوجه میشود دیگر تحت تأثیر درمان قرار ندارد.
گاهی اوقات کوبریک از موسیقی به شکل کنایه آمیزی استفاده میکرد برای مثال در پرتقال کوکی، الکس هنگام تجاوز به زنی در حضور شوهرش Singing ‘in the Rain را میخواند. فیلم دکتر استرنجلاو او با تصاویر هولوکاست هستهای و آهنگ “We’ll Meet Again” نسخه ورا لین به پایان میرسد.
شخصیت در فیلمهای کوبریک
به دام انداختن، موضوع فیلمهای کوبریک است. شخصیتها تقریباً همیشه تسلیم شیاطین داخلی یا مهاجمان خود میشوند. الکس دلارج به عنوان یک اوباش غیر قابل کنترل با کمک دولت “بازسازی” میشود. آخرین نبرد انسان در برابر فناوری این است که ثابت کنیم انسانیت ما برتر از ماشین آلات است. مانند ناسازگاری بین HAL 9000 و دانشمند، تکنیک Ludovico در پرتقال کوکی باز هم تلاشی است برای پاک سازی آلکس با حذف خشم اولیه او به واسطه یک روش علمی و تجربی. غلاف تمام فلزی برداشت کوبریک از ارتش بود که افراد را به ماشینهای کشتار تبدیل میکرد. هارتمن گروهبان گومر را در حمام مییابد و فریاد میزند: “نقص شما چیست؟” گویی او انسانی با آسیب روحی شدید نبود، بلکه یک روبات بود.
انسان یا ربات
موضوع فیلمهای کوبریک معمولاً موضوع انسان زدایی است زیرا شیفتهی قسمت تاریک طبیعت انسان بود. البته این به این معنی نیست که او فکر میکرد همه انسانها در اصل شر هستند. برخی از نمونههای اصلی روند وی عبارتند از The Shining و غلاف کامل فلزی. این فیلمها جنبههای تاریک روان آدمی و ماهیت خشونت آمیز انسانها را بررسی میکنند. The Shining درباره خانوادهای است که در هتل کوهستانی اقامت میکنند تا از آنجا مراقبت کنند.
نگاه در فیلمهای کوبریک
در فیلمهای کوبریک معمولا با نشان دادن نمای نزدیک بازیگر با سری خمشده و نگاه مستقیم به دوربین، احساسات درونی شخصیت نمایش داده میشود. در فیلم درخشش، صحنه مسحور کننده زمانی رخ میدهد که جک از پنجره به بیرون خیره شده و زمین پوشیده از برف را مشاهده میکند. دوربین به آرامی روی جک زوم میکند.
جوایز
بسیاری از فیلمهای استنلی کوبریک در حوزههای مختلف نامزد دریافت جایزه اسکار شدند؛ از جمله بهترین فیلم برای دکتر استرنجلاو، پرتقال کوکی و بری لیندون. بهترین کارگردانی برای ادیسه فضایی 2001، دکتر استرنجلاو، پرتقال کوکی و بری لیندون البته ادیسه فضایی 2001 جوایز متعددی دریافت کرد.
با پوفیلمو اخبار و اطلاعات سینمایی را دنبال کنید.
او اولین کارگردانی بود که از Steadicam استفاده کرد. کوبریک بیوقفه در مورد موضوعات خود تحقیق میکرد و فیلمهای مستندی تولید میکرد که به طرز تکان دهندهای واقعی بود، به ویژه با غلاف تمام فلزی که در آنها لی آرمی، جانباز برجسته نظامی به عنوان مشاور فنی خدمت میکرد. کوبریک به دلیل توجه به جزئیات بدنام بود. گفته میشود: هنگام کار بر روی The Shining پیش میآمد که صد بار از یک صحنه فیلمبرداری کند. میل او به کمال منجر به تاخیر برخی فیلمها شد و برخی دیگر هرگز ساخته نشد. مثل فیلم ناپلئون یا تاخیر درفیلمبرداری Full Metal Jacket.
اسپارتاکوس تنها فیلمی بود که کوبریک کنترل کامل نویسنده را برعهده نداشت.