سعید سهیلی ژن خوک را طوری ساخته که نمیتوان آن را در دستههای مختلف ژانر سینمایی قرار داد. گویا کارگردان در این فیلم پاتکی زده به انواع و اقسام ژانرها از کمدی گرفته تا وسترن و جنایی در بستر درام با اکشن فراوان. ژن خوک فیلمی سراسر فانتزی، آماج از ترهات، بی اصل و اساس، بی منطق در روایت ازآب درآمده و تنها با قاب بندی رنگارنگ سینما تزئین شده و در جریان تماشا قرار گرفته است. چند پر دیالوگ که به سبک کیمیایی میل به گفته شدن دارند، با چینش موقعیتهایی که پیرنگ در آنها بنابر سوررئالنمایی گم است.
گویا سعید سهیلی از جریان فروش فیلم در سینما به خوبی آگاه است، با قابی تزئینی و فیلمنامهای که بتواند سود بیشتری برایش داشته باشد، با دو بازیگر تیپیکال سینما فیلمی به نام ژن خوک ساخته تا بتواند دیده شود. در بیست دقیقه اول فیلم شخصیتها و موقعیتها را میبینیم. اما فیلم در ادامه گیج و گم پیش میرود.
شخصیتهای ژن خوک
عماد گربه در ژن خوک کسی است که به علت فروش مواد مخدر به زندان افتاده است، سینا مهرداد نقش جناب عماد گربه را بازی کرده است. هادی حجازیفر هم در نقش رضا کیشمیش به دلیل فروش مشروبات الکلی در زندان است. عماد گربه و رضا کیشمیش با چند دیالوک طنز و البته جالب باهم دوست میشوند. در این فیلم نازنین بیاتی بازیگر نقش ماهرخ است، عماد عاشق ماهرخ است و ماهی صدایش میکند. اما پدر ماهی اعتیاد دارد و میخواهد دخترش با یک پیرپسر پولدار ازدواج کند. اما ماهی عاشق عماد گربه است و با این ازدواج موافق نیست.
داستان ژن خوک
عماد باید به موقع بیاید بیرون تا ماهی به خواست پدرش تن ندهد و زن یک پولدار نشود. فیلم ژن خوک این مسیر ساده روایت را هم طی نکرده و در همین داستان ساده در ادامه به بیراهههای روایی میرود.
حکیمه خواهر رضا به بیماری سختی دچار شده است. مهسا آبیز نقش حکیمه را در ژن خوک بازی میکند. رضا کیشمیش خبردار میشود که اگر عماد را بکشد پول خوبی دست او را خواهد گرفت، او میتواند این پول را خرج درمان خواهرش بکند.
اما رضا پیگیر علت انجام این کار میشود. به او میگویند عماد پسر صیغهای یک حاجی بسیار پولدار است که مرد حاجی رانتخوار هم هست. عماد از اینقضیه بیخبر است.
پس پسرهای دیگر آن حاجی رانتخوار، برای خلاص شدن از شر یک میراث خور دیگر همچنین تصمیمی میگیرند.
رضا عماد را نمیکشد. اما میخواهد با عماد از زندان فرار کرده و او را به برادران تحویل دهد تا هرچه خواستند سر او بیاورند. برای این کار هر دو شخصیت عماد گربه و رضا کیشمیش انگیزه خاص خودشان را دارند؛ رضا پول را برای درمان حکیمه میخواهد و عماد در پی دستیافتن به ماهی معشوق است.
کارگردانی
فیلم ژن خوک توضیح نداده که برادران چگونه عماد را در زندان یافتهاند؟ مگر وقتی در خیابان بود نمیتوانستند پیدایش کنند؟ فیلم بدنه روایی خوبی ندارد. داستان از جهاتی برای مخاطب باورپذیر نیست.
سهیلی میخواسته ژن خوک به فروش خوبی برسد پس برای او مهم نیست که دقیقا چه اتفاقاتی افراد را به هم وصل میکند. اصلا عماد و رضا بنابر چه تدبیری قصد فرار از زندان را دارند و چگونه؟
درست بعد از بیست دقیقه اول همه چیز بی اعتبار میشود و فرو میریزد. دیالوگها نیز فرو میریزند و در ادامه فیلم با حرفهای قلمبه مواجه میشویم که رنگ و بوی شعارزدگی دارند.
گویا در فیلم یک تعقیب و گریز ناگهانی پرت میشود وسط ماجرا. در موقعیت بیمنطق فرار از اتوبوس یکی از مسافرها به عماد میچسبد و ولش هم نمیکند اصلا معلوم نیست چرا؟ دانشآموزان با نردبان با کمک از راه میرسند؟ ناگهان؟ اتصال صحنههای ژن خوک کار سختی نیست ولی از هیچ منطقی پیروی نمیکند.
پایان ژن خوک
فیلم ژن خوک بهطرز محیرالعقولی تمام میشود. البته از لحاظ ساختاری کاملا با چینش وقایع و موقیعیتهای بیمنطق و شخصیت پردازی بی اساسش هماهنگی کامل دارد، پایان نیز به سبک آغاز هندیوار و بیعلت است.
داماد ابله و خنگ و پولدار نمیتواند عروس را تشخیص دهد. این داماد خنگ پولدار تصادف میکند. داماد ابله به کما میرود. تالار برای عروس و داماد جوان آماده است. عمادگربه به ماهی رسیده است. آنها بر سفره عقد نشستهاند. فیلم تمام شد! باید به مخاطب توهین شده باشد.
کارگردان با عدم پرداخت به اساسیترین ستونهای فیلمنامه پیشاپیش راه را بر انتقاد بسته است. شخصیتها در هیچ چارچوبی تعریف نشدهاند، توسط باد آورده میشوند و با باد برده میشوند.
سعید سهیلی منطق تقابلها و تضادها را در این فیلم تنها در تصویر توضیح داده است علاوه بر آن با استفاده از تکنیک اسلوموشن صحنههای هندی خوبی از آب درآورده است؛ روف گاردن و تقابل خیر و شر.
کارنامه کارگردان ژن خوک
سعید سهیلی با ساخت فیلم برهنه به خوبی نشان داده که برای گیشه فیلم میسازد و شناخت او از سینما به همین خلاصه میشود. او در ادامه تلاش کرد از این ژانر فاصله بگیرد پس به ساخت فیلمهای دفاع مقدس رو آورد. اما پس ازآن دوباره به ساخت کمدی بازگشت تا بتواند در گیشه فروش داشته باشد. سهیلی با گشت ارشاد به اوج شهرتش رسید البته تلاش او در راستای گیشه موفق بوده و توانست با این فیلم تا مدتها جزء پرفروشترینها باشد. اما ژن خوک با تخته سواری بر موجی بی نوسان معلوم نیست به کدام سو راه دارد اما گویا گزینه درآمدی خوبی برای سهیلی بوده.
فرزندان سهیلی بدون سابقه چندانی در این فیلم ظاهر شدند؛ سینا و صبا. ایندو با اینکه در نقشهای مهمی در این فیلم نامهم بازی گرفتند، توانستند از پس نقشهایشان بربیایند. اما خوب، نمیتوان با این اساس و صرفا با حضور در اینفیلم ستاره شد.
ناگفته نماند که سینا مهراد قبلا در سریالی از پدرش ظاهر شده بود. سینا بنا به دلایلی اصرار دارد که نام خانوادگیاش مهراد باشد. او در ژن خوک بازی بهتری دارد اما نمیتواند به خوبی نقش را بسازد و آن را بپرورد.
معرفی پوفیلمو
سایت پوفیلمو با شروع فعالیت خود در زمینه فیلم و سریال چه معرفی یک فیلم یا نقد آن، با اراِئه توضیحات و جزئیات سینمایی دریچهای است به روی مخاطبین و علاقمندان به سینما و جریانات فیلم. پوفیلمو فعالیت خود را از آبان ماه 1400 آغاز کرده است و همچنان مشغول به فعالیت است.
البته ناگفته نماند وقتی درباره فیلم یا سریال حرف میزنیم، از مجموع فیلمهای ندیده و جهانها و کادرهای نشناخته نیز در کنار تمام آنچه که تاکنون دیدهایم و شناختهایم سخن میرود. هر فیلم یا هر اثری که محصول صدا و تصویر است دریچه تازهای به سوی ما است با طیفهای متفاوت، پس هرچه درباره یک فیلم یا کلا سینما بگوییم کم گفتهایم و هر نکته میتواند دقیقهای تازه و متفاوت باشد.
ما در این سایت از منظر خاصی به بررسی آثار سینمایی نمیپردازیم تنها شرح جزییات آن اثر و عوامل آن، معرفی و توضیح جزئیات برجسته هر اثر است. همچنین خوشحال میشویم مخاطبی که ما را دنبال میکند مصمم بر پیشنهاد باشد تا ما نیز بتوانیم مطالب تازهتر را متناسب با سلیقه مخاطب در سایت لحاظ کنیم.
کمدی ایرانی 50 کیلو آلبالو
مانی حقیقی از کودکی با بازی در اثر پدربزرگش، اسرار گنج دره جنی ابراهیم گلستان در سینما ظاهر شد و همچنین در نوشتن فیلمنامه چهارشنبه سوری با اصغر فرهادی مشارکت داشته است. با این حال فیلم کمدی پنجاه کیلو آلبالو اثر طنز اوست. در داستان این فیلم در پی دستگیری یک مجرم پلیس به یک مراسم عروسی یورش میبرد. مهمانان در پی فرارند. آب آلبالو روی لباس داوود میریزد.
مجید دوست داوود گمان برده است که او تیر خورده است. مجید تلاش میکند تا به او لباس تمیز برساند در این حین آیدا نیز هراسان وارد ماجرا میشود.
حواشی فیلم 50 کیلو آلبالو
این فیلم پس از اکران با حواشی مواجه شد از جمله اینکه: گویا آرایش بازیگران بسیار غلیظ بوده! همچنین وزیر ارشاد دولت یازدهم از این فیلم ایرانی کمدی اعلام نارضایتی کرد. مانی حقیقی نیز در نامه ای تند خطاب به مسئولان فرهنگی کشور، از آنها انتقاد کرد. این فیلم موافقان و مخالفان خاص خود را دارد. به هر حال این فیلم کمدی ایرانی محتوایی دارد که موافقان و مخالفان خاص خودش را دارد.
فیلم کمدی ایرانی 50 کیلو آلبالو گویا تنها برای گیشه ساخته شده بود زیرا خلاقیت و دستاورد خاص در فیلم دیده نشد و تنها برای سرگرمی و خنده ساخته شده بود. با این حال از مانی حقیقی که خلاقیت در فیلمهای دیگرش دیده شده ایده این فیلم چندان دلنشین نبود!
فیلم کمدی ایرانی نهنگ عنبر
نهنگ عنبر یک فیلم کمدی ایرانی واقعا طنز است. این فیلم علاوه بر موفقیت در گیشه توانسته به مزاق مخاطبان و منتقدین نیز خوش بنشیند. داستان درباره عشق ارژنگ به دختری به نام رویا است که از کودکی به او علاقه داشته است. اما رویا در رویاهایش آینده خود را در آمریکا میبیند. رویا در بزرگسالی درصدد مهاجرت است اما ارژنگ قصد مهاجرت ندارد. او تلاش میکند تا رویا را از مهاجرت منصرف کند اما هرچه میکوشد موفق نمیشود. رویا بالاخره موفق میشود که به آمریکا برود اما در خلال رفتن او ارژنگ دچار مشکلات بسیاری میشود.
فیلم ساختاری کاملا جدی دارد و از طرفی در تلاش است تا مسائل دهه شصت را نیز به تصویر بکشد. گویا این فیلم حساسیت برخی را برانگیخت زیرا در ادامه روند اکران خود از سوی عدهای از سینماگران تحریم شد. آنان محتوای فیلم را نامناسب میدیدند. همچنین وزیر ارشاد سال 1393 با حضور این فیلم در جشنجواره فجر مخالفت کرد اما با کوششهای سامان مقدم فیلم توانست در سال 94 اجازه اکران بگیرد.