گودال “Çukur” یکی از بهترین سریالهای ترکیهای در سالهای اخیر است. این سریال آنقدر موفق بود که به یک پدیده اجتماعی تبدیل شد. گودال مفهومی تازه را به سریالهای تلویزیونی و درام ترکی وارد کرد. این سریال در ژانر اکشن، درام، کمدی و معمایی در یک جریان بسیار سریع و روان ارائه شد. بررسی سریالهای اکشن.
حتی در نگاه اول نیز گودال با دیگر سریالهای تلویزیونی مافیایی و اکشن متفاوت است، زیرا دورن مایه اعتراض را همراه با سرگرمی و هیجان با هم به همراه دارد. در گودال همیشه قبل از هر عملی رمز و رازی وجود دارد.
میتوان این سریال را محبوبترین سریال تلویزیونی در حال حاضر در ترکیه است. سینان اوزتورک کارگردان این مجموعه ترکیهای است که فیلمنامه آن توسط گوکهان هورزوم نوشته شده است. شبکهٔ شو تی وی ترکیه نخستین قسمت این مجموعه را در 23 اکتبر 2017 پخش کرد.
گودال چه چیزی را روایت میکند؟
“گودال” از خطرناکترین محلههای استانبول است. اما فقط یک محله نیست، بلکه یک گودال است که استانبول در آن سقوط میکند! این منطقه توسط یک خانواده قوی به نام خانواده کوچوا اداره میشود. ادریس کوچوا پدرخوانده آن است و قوانین خاصی دارد که هیچ کس نمیتواند آنها را زیر پا بگذارد. مهمترین قانون ممنوعیت مواد مخدر است.
مواد مخدر را نمی توان در Çukur تولید، استفاده یا به فروش رساند. اما یک روز مردی به نام “وارتولو” به چوکور وارد میشود و مصمم است که “ممنوعیت مواد مخدر” خانواده کوچوا را بشکند. ابتدا وارتولو سعی میکند با کوچواها مذاکره کند اما وقتی درخواستش رد میشود با قدرت خود به محله و خانواده حمله میکند. درست زمانی که او فکر میکند که خانواده را به زانو در آورده، یک اتفاق غیرقابل پیش بینی رخ می دهد. یاماچ، عضو کوچک خانواده کوچووا اکنون در کاپوت است!
داستان سریال گودال
یک سریال ترکی است که در یکی از خطرناکترین محلههای استانبول اتفاق میافتد. نام این محله چوکور (گودال) میگویند.
خانواده کوچوا به سرپرستی ادریس، یک خانواده مافیایی هستند که عمدتاً از راه تجارت اسلحه زندگی میکنند. آنها همچنین در باندهای دزدی و فحشا در چوکور، دست دارند.
از اواخر دهه 1970، چوکور تحت حفاظت ادریس کوچوالی بود که شاهد زنده شدن این منطقه بود.
با ورود یک مرد جوان مافیایی به چوکور، وارتولو، روند همه داستان تغییر میکند. او میخواهد یک آزمایشگاه مواد مخدر راهاندازی کند.
فصل اول گودال
فصل اول آنقدر سریع پیش میرود که همه چیز در گودال خیلی سریع تغییر میکند که تسلط بر محله بسیار سخت بود!
در این سریال مدام خشونت وجود دارد.
در فصل دوم داستان گسترش پیدا میکند. فقط وارتولو نیست؛ درگیری گروههای محلی، امپراتورها، انتقام یاماچ و دشمنان.
گودال در یک محله بسیار آرام استانبول فیلمبرداری شده است.
گودال از طریق نوشتههای خیابانی در پشت صحنه پیامهای محکمی به مخاطب میدهد، آنها اغلب معترض هستند یا از سرنوشت خود شکایت میکنند!
قسمت اول سریال گودال
این سریال با مردی آغاز میشود که شبانه در مسیرهای پرپیچ و خم تعقیب میشود. او از پشت بام ساختمانی بالا میرود و در آنجا خود را رو در رو با جوانان میبیند. در ابتدا مرد خالکوبی خود را به آنها نشان میدهد. با دیدن این خالکوبی، جوانان دور شخص تعقیب کننده جمع میشوند.
بعداً متوجه خواهیم شد که این خالکوبی نماد چوکور است. همه کسانی که چوکور (گودال) را خانه خود میدانند، آن را خالکوبی میکنند.
دومین دلیل اصلی موفقیت گودال، موسیقی متن آن، موسیقی رپ، موسیقی اعتراضی و چیزهای جدیدی است که جوانان آن را دوست دارند اما مردم عادی از آن آگاه نیستند.
پدرخوانده ترک
ادریس چوکوالی مرد مورد احترام مردم چوکور است؛ نوعی کارادایی. پدرخوانده/محافظ چوکور، همه به او میگویند “پدر”
ساکنان کوکور احترام انکارناپذیری برای او قائل هستند. جوانانی که در نزدیکی او حضور دارند، حاضرند جان خود را برای او بدهند.
ادریس بابامیس
او پدر ماست، چوکور خانه ماست:
ادریس کوچوالی با تعدادی ارزش زندگی میکند. او مردی ثروتمند است اما همچنان در بازار هفتگی چوکور میز میگذارد.
تجارت او توسط پسرانش قهرمان و سلیم و همچنین سرسپردگانش پاکا و امی صورت میگیرد.
قهرمان، بیشتر تجارت خانواده کوچوالی را مدیریت میکند. پدرش تمام امید خود را به او دارد زیرا او تنها کسی است که بیشترین تواناییها را برای جانشینی او نشان میدهد.
سلیم مسئول جمع آوری پول توسط صاحبان بارها، کلوپهای شبانه و سایر مشاغل در منطقه است که تحت حمایت خانواده کوچولایی قرار دارند. او فکر میکند که توسط پدرش دست کم گرفته شده و ارزشهای مورد حمایت ادریس را درک نمیکند. سلیم با نشانههای ظاهری و سطحی جذب میشود. او همچنین شخصیتی شکننده دارد که مدام احساس میکند از طرف والدینش طرد شده است. البته پدرش او را شایسته انجام وظیفه نمیداند.
در طرف دیگر، یاماچ، یک مرد جوان معمولی است که در قسمت دیگری از استانبول، دور از چوکور (گودال) زندگی میکند. یاماچ شیمیدان است، روزها در آزمایشگاه کار میکند و شبها در یک بار راک نوازنده است.
یاماچ در پایان یکی از کنسرتهایش، در جادهای که نزدیک بود زنی جوان و زیبا مورد حمله قرار بگیرد؛ او را نجات میدهد.
سنا یک زن جوان خوش قلب است که عاشق حیوانات است و به همه کمک میکند، آنها عاشق یکدیگر میشوند.
مبارزه قدرتها
عناصر “خارجی” در تلاش برای به دست گرفتن قدرت و سرنگونی نظم مستقر توسط ادریس کوزوالی و خانوادهاش هستند.
با پیشروی قسمتهای گودال ما بیشتر از این دشمنان سردرمیآوریم.
شخصیتهای سریال گودال در همه نوع فعالیتی در پس زمینه خیانت، تسویه حساب، قتل، و بازیهای دوگانه و حتی سه گانه تکامل مییابند.
گودال داستان دو دنیایی است که به موازات یکدیگر تکامل مییابند. در ابتدا آنها مستقل از یکدیگر پیشروی میکنند. سپس یک اتفاق باعث میشود که آنها از یکدیگر عبور کنند و در نهایت یکی از دو جهان دیگری را ببلعد.
همچنین یک تقابل نسلی، بین مافیای «قدیمی» با رعایت برخی ارزشها و قوانین رفتاری (مثلاً به زنان و فرزندان دشمنان دست نمیزنیم) با اراذل و اوباش جدیدی که به این امر احترام نمیگذارند، وجود دارد.
یاماچ در یک دنیای عادی زندگی میکند. او مسیر خود را از چوکور دور کرده بود، اما باید «موقت» به این محله برگردد. این درحالی است که چوکور او را رها نمیکند. او سنا را با خود به این محله، میبرد.
شخصیتها
کمالی، بزرگترین فرزند خانواده سالهاست که در زندان به سر میبرد. قهرمان و سلیم از کوچکترین پسران ادریس.
وارتولو!
مردی وارد چوکور میشود. از لحظه ورود او همه چیز در چوکور تغییر خواهد کرد. وارتورلو، یک مافیوز جوان، میآید تا به ادریس و پسرش قهرمان کوچولی پیشنهاد بدهد.
به دلیل شهرت چوکور او این محله را بهترین مکان برای ساخت یک آزمایشگاه مواد مخدر بدون نگرانی میداند. از آنجایی که محله ای بسته و تحت کنترل کامل خانواده کوچوا است، گفته میشود که پلیس بدون هشدار ادریس وارد محله نمیشود.
هر یک از ساکنان چوکوریک خبرچین بالقوه برای خانواده کوکووا هستند.