فیلم کوتاه‌‌های کارگردانان بزرگ سینمای جهان

همیشه در ادامه نام سینما و هر آن‌چه که محصول دنیای تصویر است، لفظ فیلم کوتاه نیز به گوش می‌خورد. اما در میان ژانرها و تم‌های مختلف این محصول به تناسب طرفداران کمتری دارد، فیلم کوتاه قالبی است که به دریافت عناصر هنری و سبکی در سینما کمک می‌کند. در این نوشته به معرفی فیلم کوتاه‌های قدیمی کارگردانان بزرگ می‌پردازیم.

معرفی چهار فیلم کوتاه از چهار کارگردان حرفه‌ای سینمای جهان

 

فیلم کوتاه غلتک و ویولون (Katok i Skripka)

کارگردان: آندری تارکوفسکی

سال تولید: 1961

آخرین پروژه آندری تارکوفسکی در مدرسه فیلم مسکو “کاتوک آی اسکریپکا” (غلتک بخار و ویولن) بود، فیلمی چهل و شش دقیقه ای که در 35 میلی متر در سال 1960 فیلمبرداری شد.

فیلمنامه توسط تارکوفسکی و هم شاگردش آندری میخالکوف-کنچالوفسکی نوشته شده است. اما داستان چیزی نیست که این اثر را به اثری برجسته تبدیل کند. تارکوفسکی باید ثابت می‌کرد که توانایی‌ فیلم‌سازی را دارد تا دیپلم بگیرد، و همین‌طور هم شد!

احساس آندری تارکوسفکی از زمان و انتخاب او زیرکی او را نشان می‌دهد. بدون شک، این سکانس‌ها منعکس کننده کاوش در اجزای بصری و استفاده ماهرانه از صدا بدون تکیه زیاد بر دیالوگ هستند.

 

سگ آندلسی (Un Chien Andalou)

فیلم کوتاه

کارگردان: لوئیس بونوئل

سال تولید: 1929

مدتها قبل از اینکه لوئیس بونوئل «ویریدیانا» را کارگردانی کند و دو سال قبل از اینکه سالوادور دالی «تداوم خاطره» (1931) را نقاشی کند، دو سوررئالیست اسپانیایی چیزی را نوشتند که بعداً به یک فیلم هفده دقیقه‌ای به نام «Un Chien Andalou» سگ اندلسی تبدیل شد.

اولین فیلم به کارگردانی بونوئل با یک مکالمه ساده شروع شد که در آن او رویای خود را از “بریدن ابری ماه مانند تیغی که از چشمش بریده است” تعریف کرد. دالی به او گفت که چگونه با “دستی که با مورچه ها می خزد” خواب دیده است. برای تیغ از طریق صحنه چشم، آنها از یک گاو واقعی استفاده کردند که به دلیل محتوای بصری وحشیانه و ویرایش ماهرانه، معمولاً بدون توجه می گذرد.

این فیلم کوتاه از چندین عنصر رایج در روایت دوران صامت استفاده می کند، جنایت و قتل، مهتاب، اغوای (عجیب) به دنبال مخالفت… اما جنبه جالب آن این است که چگونه این قراردادها را نیز زیر پا می گذارد.

این فیلم کوتاه ژوئن 1929 درست پس از اولین نمایش‌اش در پاریس نقدهای متفاوتی دریافت کرد. آن را «فیلم خارق‌العاده‌ای… که عمیقاً در وحشت نفوذ می‌کند» (ژرژ باتای) و همچنین «یک فیلم کوچک کوچک» (فدریکو گارسیا لورکا) نامیدند.

قبل از پایان سال 1929، بونوئل مأمور ساخت یک فیلم هفده دقیقه ای دیگر شد. این پروژه از ادامه‌ی «Un Chien Andalou» تبدیل شد و به یک فیلم شصت دقیقه‌ای که به «L’age d’Or» (عصر طلایی، 1930) بدل شد.

 

فیلم کوتاه ریش‌تراشی بزرگ (The Big Shave)

کارگردان: مارتین اسکورسیزی

سال تولید: 1967

«تراشی بزرگ» چهارمین فیلم کوتاه مارتین اسکورسیزی است. این فیلم درست پس از اولین فیلم بلند او «اول تماس می‌گیرم» (1967) ساخته شد و شروع همکاری عالی بین او و هاروی کایتل بود.

این فیلم رگه‌هایی از ویژگی‌های فیلم‌های بعدی اسکورسیزی را دارد، مانند موسیقی (“من نمی توانم شروع کنم”، بانی بریگان، 1939) که کاملاً با صحنه یا استفاده آزادانه از خون سازگار شده است. عنوان جایگزین آن “Viet ’67” بود، که در ابتدا در اعتراض به جنگ ویتنام طراحی شد. با دانستن این موضوع، دریافت معنا نیازی به توضیح ندارد. به‌جای اعتراض، «تراشی بزرگ» در بلژیک نمایش داده شد و در جشنواره سینمای تجربی سال 1968 برنده جایزه طلایی عصر طلا شد. همچنین درباره فیلم رفقای خوب از مارتین اسکورسیزی در پوفیلمو بخوانید.

فیلم با نماهای نزدیک از یک حمام خالی و تمیز شروع می‌شود. مردی وارد می‌شود و خود را در آینه می‌بیند و آماده اصلاح می‌شود. یک بار تراشیدن، و تکرارعمل. تیغ پوست را سوراخ می‌کند و خونریزی شروع می‌شود.

 

الفبا (The Alphabet)

فیلم کوتاه

کارگردان: دیوید لینچ

سال تولید: 1967

نخستین اثر کوتاه و انیمیشنی دیوید لینچ با عنوان «شش مرد بیمار می‌شوند» که در سال ۱۹۶۷ ساخته شد، برای او ۲۰۰ دلار هزینه داشت. لینچ از مبلغی که برای این پروژه خرج کرده بود رضایت نداشت و خودش را متقاعد کرد که در این مسیر پیش نرود. مدتی بعد میلیونری به‌نام اچ. بارتون واسرمن برای ساخته‌های مختلف دیوید لینچ، مبلغ ۱۰۰۰ دلار را به او پیشنهاد کرد. واسرمن این امکان را به لینچ داد تا یک دوربین جدید بخرد، یک دوربین فیلم‌برداری Bolex که گویا فوکوس معیوبی داشته است.

دیوید لینچ پس از دو ماه کار کردن بر روی فیلم کوتاه «الفبا» به مشکلات این دوربین پی برد. یک اثر ۴ دقیقه‌ای به‌شدت غریب و سورئال که بر اساس کابوس‌های خواهرزاده‌ی پگی لینچ (همسر آن زمان دیوید لینچ) ساخته شد. داستان از طریق کابوس پگی روایت می‌گردد. حروف الفبا یک به یک به‌گوش می‌رسند و هر حرف با تصاویری عجیب و در بستر فضایی سورئال به‌تصویر کشیده می‌شود.

لینچ با ساخت این فیلم سعی داشت تا به‌نوعی سیستم آموزشی دوران خود را نقد کند و با استفاده از جهان‌بینی به‌خصوص و ذهن پریشان و خلاق‌اش، یادگیریِ توأم با دلهره و وحشت را نشان دهد. شاید در آثار کوتاه برخی از فیلم‌سازان مشهور تاریخ سینما، تفکرات و نوع نگاه متفاوتی را ببینید که با جهان فیلم‌های بلندشان فاصله دارد اما دیوید لینچ از همان ابتدا هم با تم‌های مشخص سروکار داشته است؛ درون‌مایه‌ها و مضامینی مانند رویا، توهم، وحشت، کابوس، ترس‌های درونی و روانی بشر که همگی‌شان در بستر جهانی فانتزی و فراواقعی به‌تصویر کشیده شده‌اند.

درباره‌ی horie

همچنین ببینید

لایو اکشن

فیلم‌ کوتاه یا لایو اکشن نامزد اسکار ۲۰۲۲

لایو اکشن: درامی تلخ با طنزی هوشمندانه. در بخش نامزدی فیلم‌های کوتاه لایو اکشن اسکار …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *