سرزمین عسل؛ فیلم مستند گیرا و ناامیدکننده درباره انزوای شکننده یک زنبوردار.
زنی که بستهای را بر پشت خود حمل میکند، از دور دیده میشود که به تنهایی در دشتی متروک در امتداد مسیری که بهطور ناهموار از میان علفهای خشک بریده شده است، راه میرود. در ادامه به صخره ای شیب دار می رسد.
او ظاهراً تمام زندگی خود را در مزرعه، پرتگاه منطقه جمهوری یوگسلاوی سابق گذرانده است. هانیدزه با مادرش که در بستر بیماری است در خانهای سنگی بدون برق و آب زندگی میکنند. مادرش، با چشمی زخمی که نمیبیند مدام درحال درگیر خونریزی شدید صورتش است. این خانواده از قومیت ترک هستند و به زبان ترکی صحبت میکنند.
مطالب سینمایی را در سایت پوفیلمو دنبال کنید.
زن زنبوردار در مزرعه
هاتیدزه که هرگز ازدواج نکرده و فرزندی ندارد، با نگهداری زنبور عسل و جمع آوری و بطری کردن عسل برای خود و مادرش امرار معاش می کند. روش هاتیدزه صمیمی و انسانی است. این زن دارای حس محبت آمیزی است که ظاهراً زنبورها آن را تشخیص می دهند. او با دست بدون دستکش با آنها کار می کند و به نظر می رسد هرگز نیش نمی خورد، و با آنها صحبت می کند و برای آنها آواز میخواند. اما مهمتر از همه، آنها را پرورش می دهد و تغذیه می کند و به آنها می گوید: “نیمی برای شما، نیمی برای من”. او ذخیره عسل زنبورها را را برای به حداکثر رساندن درآمد کوتاه مدتش به فروش نمیرساند.
درباره فیلم مستند سرزمین عسل
فیلم مستند «سرزمین عسل» درباره زنبوردار روستایی مقدونیه است که معیشتش به دلیل فعالیتهای همسایگان جدید در خطر است. این فیلم مستند بسیاری از ویژگیهای دراماتیک را به خوبی داراست. ساختار روایی آن تنشها و درگیریهای خارقالعادهای را با وضوح و انسجامی به تصویر میکشد که ممکن است یک فیلمنامهنویس رویای آن را داشته باشد.
قدرت دراماتیک این فیلم مستند به قیمت از دست دادن جنبه گزارشگری هر مستند است. گویی فیلمسازان، تامارا کوتوسکا و لیوبومیر استفانوف، جذابیت سوژه خود را در ترکیب با عناصر اکشن، چه در فیلمبرداری و چه در تدوین فیلم به شکلهای آشنای درام در فیلم تبدیل کردند. نتیجه فیلمی است با داستان واقعی خارق العاده که به همان اندازه گیرا و خسته کننده است.