فیلم The Revenant تجربهای تلخ از اراده یک مرد برای زنده ماندن است. این فیلم داستان ماجراجو و تاجر پوست هیو گلس را روایت میکند. بیننده مستقیماً به صحنه اکشن پرتاب میشود و صحنهای از نبرد به زیبایی فیلمبرداری شده بین معاملهگران و بومیان است. گلس و آنچه از گروهش باقی مانده است موفق می شوند با قایق فرار کنند، اما همه درام از اینجا شروع میشود. پس از یافتن مکانی برای فرود، گلس برای کشف مسیر حرکت میکند.
اما در جنگل با یک خرس گریزلی عصبانی روبرو میشود که برای محافظت از بچههایش به او حمله میکند. گلس آنقدر مجروح شده که به نظر نمیرسد زنده بماند. تعدادی از مردان، از جمله جان فیتزجرالد، نشان میدهند که در ازای دریافت مبلغی قابل توجهی پول، با گلس میمانند. در فیلم The Revenant افشای بیش از حد اتفاقات بعدی مایه شرمساری خواهد بود. گلس جا مانده است و او باید راه خود را از طریق منظره وحشی باز کند، جایی که خطر طبیعت و انسان دائما در کمین است.
عناصر فیلم The Revenant
اما بهترین چیز در مورد فیلم The Revenant این است که بازی زیبا دست در دست تصاویر طبیعت است که نفس شما را بند می آورد و مدام تاکید می کند که شرایطی که گلس در آن قرار دارد چقدر سخت است. برای اینکه بتوانند این موضوع را به تصویر بکشند (همه چیز در نور طبیعی فیلمبرداری شده است). بازیگران و عوامل فیلم نیز در طول فیلمبرداری از جهنم عبور کردند. اما نتیجه نهایی ثابت می کند که این مشکلات ارزشش را داشتند. تعداد کمی از فیلمها مانند فیلم The Revenant اثر ایناریتو به شما احساس طبیعت میدهند. اینجا نه تنها از نظر بازیگری با یک فیلم خاص سر و کار داریم، بلکه از نظر سینمایی واقعاً یک شاهکار است.
فیلم The Revenant قدرت انتقال فوق العادهای دارد. نکته قابل توجه در مورد این اثر آلخاندرو گونزالس ایناریتو این است که چگونه به طور موثر ما را به زمان و مکان دیگری منتقل میکند، در حالی که همیشه ارزش خود را به عنوان یک اثر هنری تجسمی حفظ میکند. شما فقط «The Revenant» را تماشا نمیکنید، بلکه آن را تجربه میکنید. شما خسته از آن بیرون میآیید، تحت تأثیر کیفیت کلی فیلم سازی قرار گرفتهاید.
داستان فیلم The Revenant
ایناریتو و مارک ال. اسمیت، یکی از نویسندگان فیلم The Revenant، لحن خود را زودتر تنظیم کردند و حمله ای نفس گیر به گروهی از تله گذاران خز توسط بومیان آمریکایی ترتیب دادند که نه تنها به عنوان “دشمن”، بلکه نیروی خشن طبیعت به تصویر کشیده شدند. در حالی که چند مرد جعبهای آماده میشوند تا وسایل خود را جمع کنند و به ایستگاه بعدی خود در بیابان آمریکا بروند.
انگار صحنهای از «اکنون آخرالزمان» آشکار میشود. تیرها گوشت و هوا را سوراخ میکنند، زیرا چند مرد زنده به سمت قایق نزدیک فرار میکنند. معلوم میشود که این قبیله به دنبال دختر ربوده شده رهبر خود است و هر کسی که در راه آنها قرار بگیرد را میکشد. در همان زمان، متوجه میشویم که یکی از تله گذاران، هیو گلس (لئوناردو دی کاپریو) یک پسر نیمه بومی آمریکایی به نام هاوک (فارست گودلاک) دارد.
اندرو هنری (دامنال گلیسون) رهبر اکسپدیشن، دستور میدهد که خدمه آنها به پایگاه خود، قلعهای در وسط این بیابان برفی برگردند. جان فیتزجرالد (تام هاردی) مخالف است و بذرهای مخالف کاشته میشود. او به هنری اعتماد ندارد و گلس را دوست ندارد. روزی که گلس به طور وحشیانه توسط خرس مورد حمله قرار میگیرد، از خدمه دور میشود. گلس به سختی از این حمله جان سالم به در میبرد. بعید به نظر میرسد که او به پایگاه بازگردد. با شرایط خطرناک تر و قبیله ای مخوف، آنها موافقت میکنند که از هم جدا شوند. اکثر مردان ابتدا به عقب برمیگردند در حالی که فیتزجرالد، هاک و مرد جوانی به نام بریجر (ویل پولتر) هزینه قابل توجهی دریافت میکنند تا با گلس بمانند تا زمانی که بمیرد.
البته، فیتزجرالد به سرعت از تماشای مرگ مردی که برایش مهم نیست خسته میشود. او هاک را جلوی گلس میکشد و سپس هیو را زنده به گور میکند.
معنای فیلم The Revenant
همانطور که بریجر و فیتزجرالد به عقب برمیگردند، گلس اساساً از مردگان برمیخیزد (کلمه revenant در فیلم The Revenant
به معنای “کسی است که پس از مرگ یا غیبت طولانی برمیگردد”) و تلاش خود را برای انتقام آغاز میکند. با استخوانهای شکسته، بدون غذا، و کیلومترها در راه مانده، خود را از میان برف و کوهها میکشد و به دنبال مردی میگردد که پسرش را کشته است. او عملاً یک روح است، مردی که تا جایی که ممکن است به مرگ نزدیک شده است.
در پایان
دی کاپریو پس از حمله خرس دیالوگ کمی در فیلم دارد، زیرا به دلیل جراحاتش قادر به صحبت کردن نیست. اما او موفق میشود هر احساسی را با چشمانش و از طریق ناله هایش منتقل کند. دی کاپریو و اراده او برای زندگی، محور اصلی فیلم است. اما تام هاردی در نقش فیتزجرالد تقریباً به همان اندازه تأثیرگذار است. هاردی با او بازی بدی میکند، اما به نوعی میتوان انگیزه او را درک کرد. دادن این همه عمق به شخصیتی که چیزی بیش از یک شخصیت نیست، دستاورد بزرگی است و هاردی نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در اسکار شد.
فیلم The Revenant تمام و کمال دی کاپریو است. او تمام ضربات چالش برانگیز را میخکوب میکند و به معنای واقعی کلمه خود را به این شخصیت میاندازد که بیش از هر شخص دیگری از لحاظ فیزیکی مایه میگذارد.
مطالب سینمایی را در سایت پوفیلمو دنبال کنید.