مارتین اسکورسیزی میداند در پایان فیلمها چگونه به مخاطب مشت بزند. فیلمهای او شخصیتها و مخاطبان خود را به لبه پرتگاه میبرند. یکی از تلخ ترین و گیج کننده ترین پایان فیلمهای اسکورسیزی مربوط به فیلم جزیره شاتر است. پایان فیلم جزیره شاتر هنوز همه را درگیر میکند.
خلاصه فیلم جزیره شاتر
جزیره شاتر (به انگلیسی: Shutter Island) یک فیلم مهیج روانشناختی نئو نوآر آمریکایی محصول سال ۲۰۱۰ به کارگردانی اسکورسیزی و نویسندگی لاتا کالوگریدیس است که بر اساس رمان دنیس لیهان (۲۰۰۳ ) ساخته شده است.
فیلم جزیره شاتر داستان مارشال آمریکایی ادوارد تدی دنیلز و شریک جدیدش چاک را روایت میکند. آنها به بیمارستان اشکلیف برای مجنونان جنایی در جزیره شاتر در بندر بوستون سفر میکنند. آنها آنجا هستند تا ناپدید شدن بیمار راشل سولاندو را بررسی کنند. او به دلیل غرق کردن سه فرزندش زندانی شد.
همه چیز در فیلم جزیره شاتر مشکوک است
همه چیز از ابتدا مشکوک است. وقتی آنها با کارکنان صحبت میکنند، درگیری پیش میآید. جان کاولی، روانپزشک اصلی، از تحویل سوابق خودداری میکند. پزشک سولاندو بلافاصله پس از ناپدید شدن او جزیره را برای تعطیلات ترک کرد و مانع از بازجویی آنها شد.
بخشهایی در این بیمارستان وجود دارد که ممنوع است و آنها اجازه جستجو ندارند: مانند بخش C. هنگامی که آنها با برخی از بیماران صحبت میکنند، یکی کلمه “RUN” را در دفترچه یادداشت تدی مینویسد.
در ادامه تدی به سردردهای میگرنی دچار میشود که باعث تجسم تجربیات او به عنوان یک سرباز در طول آزادی داخائو میشود. او رویاهای نگران کنندهای از همسرش، دولورس، میبیند که در آتش سوزی توسط فرد معروفی به نام به اندرو لیدیس کشته شد.
دولورس در رؤیایی به تدی میگوید که سولاندو همچنان در جزیره است، همینطور لیدیس. تدی بعداً به چاک توضیح میدهد که یافتن مکان لیدیس انگیزه پنهان او برای گرفتن پرونده بوده است. اما تمام کارگران آسایشگاه میگویند که لیدیس آنجا نیست در واقع او هرگز آنجا نبوده است.
بخش C و اطلاعات جدید
پس از جستجوی سرنخها، تدی وارد بخش C میشود و با بیمار صحبت میکند. بیمار هشدار میدهد که همه افراد در جزیره، از جمله چاک، در حال انجام یک بازی پیچیده هستند.
تدی نمیداند با این اطلاعات چه باید بکند. او و چاک به سمت فانوس دریایی میروند. چاک ناپدید میشود. تدی فکر میکند جسد مرده چاک را روی صخرهها میبیند. او یک غار پیدا میکند. در داخل غار زنی است که ادعا میکند راشل سولاندو واقعی است؛ یک خبرنگار مخفی. او میگوید که او را تحت داروهای روانگردان قرار دادهاند و پزشکان در جزیره تلاش میکنند تا ذهن را کنترل کنند. اما هنگامی که او برای گزارش این واقعیت به جزیره آمد، آنها او را در آنجا نگه داشتند.
فانوس دریایی در فیلم جزیره شاتر
تدی او را ترک میکند و سپس به سمت فانوس دریایی جزیره شاتر راهی میشود. در آنجا او متوجه میشود که کاولی منتظر اوست. کاولی توضیح میدهد که تدی در واقع اندرو لیدیس، “خطرناک ترین بیمار” آنهاست.
او پس از قتل همسر شیدا-افسرده خود، دولورس، به جزیره فرستاده شد. معلوم شد که دولورس سه فرزندشان را غرق کرده است. افشای بزرگی وجود دارد که ادوارد دانیلز (تدی) و ریچل سولاندو شبیه اندرو لیدیس و دولورس شانال هستند.
کاولی میگوید که اندرو دو هفته قبل به بیماری که در بخش C با او صحبت کرده بود حمله کرد زیرا او را لیدیس خطاب کرده بود. اینکه او برای محافظت از وضعیت روحی خود به تدی تبدیل شده است.
“تحقیق” تلاشی از سوی کاولی بود تا تدی را از فانک خود خارج کند، او را وادار به پذیرش واقعیت و رسیدگی به مسائلش کند. کل جزیره درگیر این حقه پیچیده بود. اما چاک هنوز زنده بود، اما او در واقع دکتر لستر شیهان است. حتی یک پرستار وجود داشت که نقش راشل سولاندو را بازمینمایاند.
همه اینها تدی را تحت تأثیر قرار میدهد؛ او از هوش میرود و نمیتواند واقعیتی را که به او نشان داده شده کنترل کند.
پایان فیلم جزیره شاتر
تدی در بیمارستان زیر نظر کاولی، شیهان و پرستاری که نقش ریچل سولاندو را بازی میکرد از خواب بیدار میشود. تدی حقیقتی را که به او گفتهاند به شیوهای منسجم به آنها میگوید، اما آنها میترسند که او به زودی پسرفت کند. و مشخص شد که آنها قبلاً این کار را با او انجام داده اند. به تدی هشدار داده میشود که این آخرین فرصت است. در غیر این صورت، آنها باید او را لوبوتوم کنند.
تدی کنار شیهان نشسته است اما او را “چاک” صدا میکند و پیشنهاد میدهد که جزیره را ترک کنند. این باعث میشود شین به کاولی پیام بدهد و به او بفهماند تدی دوباره در شیدایی خود فرو رفته است. سرپرست میگوید باید تدی را لوبوتومی کنند.
زندگی به عنوان یک هیولا، یا مردن به عنوان یک مرد خوب؟
اما قبل از رفتن، تدی از شیهان می پرسد که کدام بدتر است: “زندگی به عنوان یک هیولا، یا مردن به عنوان یک مرد خوب؟”
شیهان تدی را با نام تدی صدا میکند، اما او پاسخی نمیدهد. در پایان فیلم جایی برای ما باقی میگذارد که فکر کنیم او در واقع میداند که اندرو است اما او میخواهد از درد و گناهی که احساس میکند رهایی یابد. با این حال پایان فیلم نتیجه مشخصی را نشان نمیدهد.
فیلم جزیره شاتر چگونه به پایان می رسد؟
در انتهای فیلم، سوال بزرگ این است که آیا تدی میداند که اندرو است یا نه؟ آیا او برای تسکین درد خود به سمت لوبوتومی می رود یا به عنوان یک فرد ناآگاه می رود و در خیالات خود مدفون است زیرا غم و اندوه او غیرقابل حل است؟
آنچه واقعاً در فیلم جزیره شاتر اتفاق افتاد
پروفسور جیمز گیلیگان از دانشگاه نیویورک مشاور روانپزشکی اسکورسیزی در این فیلم بود. نکته اصلی او برای خط این بود که کلمات به این معنی هستند: “من بیش از حد احساس گناه می کنم که نمیتوانم به زندگی ادامه دهم. من در واقع خودکشی نمی کنم، اما با تسلیم خود به این افرادی که دارند خودکشی میکنند، خودکشی می کنم. من را لوبوتوم میکند.”
در حالی که این خط در رمان لیهان نبود، او نظر معکوس دارد. لیهان در واقع خط داستان را در طول مراحل فیلمنامه تایید کرد و در مصاحبهای به ام تی وی گفت که این سوال فقط یک “درخشش لحظهای” عقل است، اما تدی در پایان تدی میماند.
تجزیه و تحلیل پایان فیلم جزیره شاتر
در حالی که درباره فیلم جزیره شاتر تئوریهای زیادی وجود دارد، اما همه چیز به تحلیل شما از فیلم بستگی دارد. آیا فکر میکنید این فیلم دربارهی کسی است که تصمیم میگیرد از غم و اندوه دست بکشد، یا فیلمی درباره غم و اندوهی که کل زندگی را در بر میگیرد و تاثیری همیشگی بر روان فرد میگذارد؟
مطالب سینمایی را در سایت پوفیلمو دنبال کنید.