pulp Fiction خشونت برای خنده

Pulp Fiction یا داستان عامه پسند یک فیلم جنایی آمریکایی است که توسط کوئنتین تارانتینو نوشته و کارگردانی شده است. این فیلم خط داستانی متقاطع گانگسترها، جنایتکاران و افراد بی اعتبار در لس آنجلس را به هم متصل می‌کند. این فیلم داستان دو مرد جوان، وینسنت وگا و ژول وینفیلد را دنبال می‌کند که مأموریت دارند یک چمدان متعلق به رئیس اوباش خود، مارسلوس والاس را بدست آورند.

چگونه گفتگو داستان را پیش می‌برد؟

در خط داستانی متقاطع دیگری، بوچ کولیج، بوکسور سالخورده، توسط مارسلوس والاس مزد می‌گیرد تا مبارزه کند. اما او با پیروزی در مبارزه، از مارسلوس والاس عبور می‌کند و حالا باید از عواقب کارش فرار کند. این فیلم به شدت بر گفتگوی بین شخصیت‌ها تمرکز می‌کند که هم طنز کمدی تاریک و هم دیدگاه آن‌ها را نسبت به زندگی نشان می‌دهد. عنوان مناسب فیلم اشاره‌ای به مجلات تفریحی و کتاب‌های جنایی دارد که در قرن بیستم مشهور بوده و می‌توان گفت به گفتگو و ماهیت خشونت آمیز آن‌ها اشاره دارد. سبک منحصر به فرد کارگردان در گفتگوها قابل توجه است. همچنین استفاده گسترده از خشونت، گاه‌شماری غیر خطی و خلق شخصیت‌های قدرتمند و مرتبط  به موضوع اصلی و نحوه تصادف آن‌ها به شکل گیری دیدگاه‌های اخلاقی کمک می‌کند.

ما در پوفیلمو به بررسی آثار شاخص سینمایی و سریال‌های محبوب ایران و جهان می‌پردازیم.

روایت غیرخطی

تمرکز فیلم بر چگونگی تسلط و هدایت تصادفات، چگونگی تشکیل پلات این تصادفات به صورت جداگانه است. دیدگاه‌های تارانتینو درباره اخلاق را می‌توان با دیدگاه امانئول لویناس، فیلسوف فرانسوی مرتبط دانست که توضیح می‌دهد چگونه اخلاق فقط به طور اتفاقی و تصادفی شکل می‌گیرد. برای مثال یک فرد مسلح ناشناس به طور باورنکردنی با ژول و وینسنت اشتباه می‌کند و باعث می‌شود ژول زندگی خود را دوباره ارزیابی کند و اخلاق جدیدی را شکل دهد.

در نتیجه این شانس عجیب، ژول شغل خود را به عنوان یک مرد مرده رها می‌کند این در نهایت منجر به مرگ وینسنت نمی‌شود و جان ژول در امان می‌ماند. این دیدگاه همچنین در ملاقات اتفاقی مارسلوس والاس و بوچ در خیابان و ملاقات ناخوشایند مارسلوس والاس و بوچ، برادران متجاوز، زد و مینارد، نشان داده می‌شود. بوچ، که پیش از این رویداد تصادفی در تجارت غیراخلاقی مارسلوس والاس مشارکت نداشته است مجبور می‌شود اقدام غیراخلاقی را برای کشتن مارسلوس والاس انجام دهد.

روایت تارانتینو در فیلم

در نتیجه حادثه برنامه ریزی نشده برخورد زد و مینارد، بوچ در مورد کشتن مارسلوس والاس تجدید نظر می‌کند و در عوض او را نجات می‌دهد و این باعث می‌شود که مارسلوس والاس در نظرات خود در مورد بوچ، تجدید نظر کند. مثال دیگری از یک تصادف تأثیرگذار زمانی است که یک تارت تند از توستر بیرون می‌آید و باعث می‌شود بوچ ماشه را روی اسلحه بکشد. این نشان می‌دهد که چگونه این اتفاق تصادفی بوچ را مجبور به انجام کاری کرده است که ممکن است انجام نداده باشد و چگونه این کار بر تصمیمات او در طول فیلم تأثیر می‌گذارد.

داستان از طریق تصادف و حادثه نادرست روایت می‌شود. روش قصه گویی این فیلم ماهیتی متفاوت و برعکس طرح دارد. و البته قسمت‌های مختلف که در نهایت به هم گره می‌خورند، بر اهمیت وقایع و وقفه‌های غیر منتظره در فیلم تأکید می‌کنند.

کمدی خشن

تارانتینو از خشونت بیش از حد استفاده می‌کند و بر روی خونریزی در فیلم تمرکز می‌کند تا موضوعات اساسی اخلاق و تمایل را منعکس کند. هانتر توضیح می‌دهد که چگونه خشونت pulp fiction از نگرانی اخلاقی فاصله گرفته و در عوض، به دیدگاهی برای زیر سوال بردن علت‌های اخلاقی مرتبط با میل پرداخته است.

خشونت شدید بخش جدایی ناپذیر از زیبایی شناسی این فیلم است. تارانتینو برای خنداندن تماشاگران، صحنه‌های خشونت آمیز مانند کشتن تصادفی ماروین توسط وینسنت را به تصویر کشانده است. واضح است که در طول pulp fiction یا داستان عامه‌پسند با صحنه‌های خشن بسیاری مواجه می‌شویم. به همین دلیل، بسیاری از افراد این صحنه را غیرقابل توجیه می‌دانند و با این وجود تارانتینو قصد دارد تماشاگران از نحوه مسخره بودن صحنه و واکنش شخصیت‌ها بخندند. مواجهه خشونت‌های تصادفی با گفتگوی واقعی در این فیلم، صحنه‌های بیمارگونه‌ای ایجاد می‌کند که کمدی به نظر می‌رسند.

درباره‌ی horie

همچنین ببینید

فیلم برادران لیلا

معرفی و بررسی فیلم سینمایی برادران لیلا در سایت پوفیلمو

فیلم برادران لیلا داستان فرو افتادن خانواده‌ای آسوده‌خاطر را روایت می‌کند. در این خانواده‌ی رو …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *